وسواس فکری و عملی (جبری) چیست و وسواس چگونه به وجود می آید؟

تصویر معصومه محقق
معصومه محقق

اختلال وسواس فکری-جبری (OCD) اختلالی است که در آن افراد افکار، عقاید یا احساسات مکرر، ناخواسته (وسواس) دارند. برای خلاص شدن از شر افکار، آنها به انجام کاری تکراری (اجبار) سوق داده می شوند. رفتارهای تکراری، مانند شستن/تمیز کردن دست ها، بررسی چیزها، و اعمال ذهنی مانند (شمارش) یا فعالیت های دیگر، می تواند به طور قابل توجهی در فعالیت های روزانه و تعاملات اجتماعی فرد تداخل ایجاد کند.

بسیاری از افراد بدون OCD افکار ناراحت کننده یا رفتارهای تکراری دارند. با این حال، اینها معمولاً زندگی روزمره را مختل نمی کنند. برای افراد مبتلا به ، افکار وسواس فکری و جبری مداوم و مزاحم هستند و رفتارها سفت و سخت هستند. انجام ندادن رفتارها معمولاً باعث ناراحتی شدید می شود که اغلب به ترس خاصی از عواقب وخیم (برای خود یا عزیزان) در صورت کامل نشدن رفتارها مرتبط است. بسیاری از افراد مبتلا به OCD می دانند یا مشکوک هستند که افکار وسواسی آنها واقع بینانه نیست. دیگران ممکن است فکر کنند که آنها می توانند درست باشند. حتی اگر بدانند افکار مزاحمشان واقع بینانه نیست، افراد مبتلا به OCD در رها شدن از افکار وسواسی یا توقف اقدامات اجباری مشکل دارند.

تشخیص OCD مستلزم وجود افکار وسواسی و/یا اجبارهایی است که وقت گیر هستند (بیش از یک ساعت در روز)، باعث ناراحتی قابل توجهی می شوند و عملکرد کاری یا اجتماعی را مختل می کنند.  وسواس فکری و  عملی 2 تا 3 درصد از مردم ایالات متحده را تحت تأثیر قرار می دهد و در بین بزرگسالان، زنان کمی بیشتر از مردان مبتلا می شوند. OCD اغلب در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود. برخی از افراد ممکن است برخی از علائم وسواس فکری و جبری را داشته باشند اما معیارهای کامل این اختلال را نداشته باشند.

وسواس

وسواس فکری، تکانه ها یا تصاویر تکراری و مداوم هستند که باعث ایجاد احساسات ناراحت کننده مانند اضطراب، ترس یا انزجار می شوند. بسیاری از افراد مبتلا به OCD تشخیص می دهند که اینها محصول ذهن آنهاست و بیش از حد یا غیر منطقی هستند. با این حال، ناراحتی ناشی از این افکار مزاحم را نمی توان با منطق یا استدلال حل کرد. اکثر افراد مبتلا به وسواس فکری و جبری سعی می کنند با استفاده از اجبار، ناراحتی ناشی از تفکر وسواسی را کاهش دهند یا تهدیدهای درک شده را خنثی کنند. آنها همچنین ممکن است سعی کنند وسواس ها را نادیده بگیرند یا سرکوب کنند یا حواس خود را به فعالیت های دیگر پرت کنند.

نمونه هایی از محتوای رایج افکار وسواسی:

  • ترس از میکروب یا آلودگی
  • افکار ممنوعه یا ناخواسته شامل رابطه جنسی، مذهب یا آسیب
  • داشتن چیزهایی متقارن یا در نظم کامل
  • ترس از انجام پرخاشگری یا آسیب دیدن (خود یا عزیزان)
  • نگرانی شدید چیزی کامل نیست
  • ترس از دست دادن یا دور انداختن چیزی مهم

همچنین می تواند افکار، تصاویر، صداها، کلمات یا موسیقی به ظاهر بی معنی باشد

اجبارها

اجبارها رفتارها یا اعمال ذهنی تکراری هستند که فرد احساس می‌کند در پاسخ به یک وسواس مجبور به انجام آن‌ها می‌شود. این رفتارها معمولاً به طور موقت از پریشانی فرد مرتبط با وسواس پیشگیری کرده یا آن را کاهش می‌دهند و در آینده نیز احتمال بیشتری دارد که همین کار را انجام دهند. اجبار ممکن است پاسخ های بیش از حدی باشد که مستقیماً با یک وسواس مرتبط باشد (مانند شستن بیش از حد دست ها به دلیل ترس از آلودگی) یا اقداماتی که کاملاً با وسواس ارتباطی ندارند. در شدیدترین موارد، تکرار مداوم مراسم ممکن است روز را پر کند و یک روال عادی را غیرممکن کند.

نمونه هایی از اجبار:

  • شستن بیش از حد یا تشریفاتی دست، دوش گرفتن، مسواک زدن یا توالت کردن
  • تمیز کردن مکرر اشیاء خانگی
  • سفارش دادن یا چیدمان چیزها به روشی خاص
  • چک کردن مکرر قفل، کلید، لوازم خانگی، درب و غیره
  • دائماً به دنبال تأیید یا اطمینان هستید
  • تشریفات مربوط به اعداد، مانند شمردن، تکرار، ترجیح بیش از حد یا اجتناب از اعداد خاص

افراد مبتلا به OCD همچنین ممکن است از افراد، مکان‌ها یا موقعیت‌هایی که باعث ناراحتی آنها می‌شود و وسواس‌ها و/یا اجبارها را تحریک می‌کنند اجتناب کنند. اجتناب از این چیزها ممکن است توانایی آنها را برای عملکرد در زندگی بیشتر مختل کند و ممکن است برای سایر زمینه های سلامت روانی یا جسمی مضر باشد.

 

علائم و نشانه ها

همه آداب یا عادات اجباری نیستند. گاهی اوقات همه چیزها را دوبار بررسی می کنند. اما یک فرد مبتلا به OCD به طور کلی:

  • نمی تواند افکار یا رفتارهای خود را کنترل کند، حتی زمانی که آن افکار یا رفتارها بیش از حد تشخیص داده شود.
  • حداقل 1 ساعت در روز را صرف این افکار یا رفتارها می کند
  • هنگام انجام رفتارها یا تشریفات لذت نمی برد، اما ممکن است برای مدت کوتاهی از اضطراب ناشی از افکار خلاص شود.
  • به دلیل این افکار یا رفتارها، مشکلات قابل توجهی را در زندگی روزمره خود تجربه می کنند
  • برخی از افراد مبتلا به OCD نیز دارای اختلال تیک هستند. تیک های حرکتی حرکات ناگهانی، کوتاه و تکراری مانند پلک زدن چشم و سایر حرکات چشم، گریم صورت، شانه بالا انداختن و تکان دادن سر یا شانه است. تیک‌های صوتی رایج شامل صداهای تکراری صاف کردن گلو، خرخر کردن است.

علائم ممکن است بیایند و بروند، به مرور زمان کاهش یابند یا بدتر شوند. افراد مبتلا به OCD ممکن است سعی کنند با اجتناب از موقعیت هایی که باعث ایجاد وسواس در آنها می شود به خود کمک کنند، یا ممکن است برای آرام کردن خود از الکل یا مواد مخدر استفاده کنند. اگرچه بیشتر بزرگسالان مبتلا به OCD تشخیص می دهند که کاری که انجام می دهند منطقی نیست، برخی از بزرگسالان و بیشتر کودکان ممکن است متوجه نباشند که رفتار آنها غیرعادی است. والدین یا معلمان معمولاً علائم OCD را در کودکان تشخیص می دهند.

اگر فکر می کنید که مبتلا به OCD هستید، با روانشناس بالینی خود در مورد علائم خود صحبت کنید. اگر وسواس فکری و جبری درمان نشود، می تواند در تمام جنبه های زندگی تاثیر بگذارد.

عوامل خطر

وسواس فکری و جبری یک اختلال شایع است که بزرگسالان، نوجوانان و کودکان را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. اکثر افراد در حدود سن 19 سالگی تشخیص داده می شوند، معمولاً در پسرها سن شروع زودتر از دختران است، اما شروع بعد از 35 سالگی اتفاق می افتد.

علل OCD ناشناخته است، اما عوامل خطر عبارتند از:

ژنتیک
مطالعات دوقلوها و خانواده ها نشان می دهد که افراد دارای اقوام درجه یک (مانند والدین، خواهر و برادر یا فرزند) که مبتلا به OCD هستند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به OCD هستند. اگر بستگان درجه اول در کودکی یا نوجوانی به OCD مبتلا باشند، این خطر بیشتر است. تحقیقات در حال انجام برای کشف ارتباط بین ژنتیک و OCD ادامه دارد و ممکن است به بهبود تشخیص و درمان OCD کمک کند.

ساختار و عملکرد مغز
مطالعات تصویربرداری تفاوت هایی را در قشر پیشانی و ساختارهای زیر قشری مغز در بیماران مبتلا به OCD نشان می دهد. به نظر می رسد ارتباطی بین علائم OCD و ناهنجاری ها در مناطق خاصی از مغز وجود دارد، اما این ارتباط مشخص نیست. تحقیقات هنوز در حال انجام است. درک علل به تعیین درمان های خاص و شخصی برای درمان OCD کمک می کند.

محیط
در برخی مطالعات ارتباطی بین ترومای دوران کودکی و علائم وسواس جبری گزارش شده است. برای درک بهتر این رابطه به تحقیقات بیشتری نیاز است.

در برخی موارد، کودکان ممکن است علائم OCD را به دنبال عفونت استرپتوککی داشته باشند، این اختلالات عصبی خود ایمنی مرتبط با عفونت های استرپتوککی (PANDAS) می نامند.

درمان ها و روش های درمانی

کلیک کنید

لطفا این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید

Email
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالبی که شاید دوست داشته باشید

تماس