وسواس ادرار یا مثانه وسواسی

تصویر معصومه محقق
معصومه محقق

اعتقاد بر این است که یک ارتباط عصبی روانشناختی بین اختلالات روانی مانند اضطراب و علائم دستگاه ادراری تحتانی (LUTS) وجود دارد. این ارتباط از قدیم الایام در فرهنگ ها و جوامع مختلف مورد توجه بوده است. یافته‌های علمی اخیر تأیید کرده‌اند که اختلالات اضطرابی و افسردگی سطح نوراپی نفرین را در بدن افزایش می‌دهند که بر عملکرد مثانه و بی‌اختیاری ادرار تأثیر می‌گذارد. اورولوژیست هایی که در اورولوژی عملکردی کار می کنند با بسیاری از بیمارانی مواجه می شوند که از LUTS شکایت دارند. در حالی که هیچ آسیب شناسی ادراری واضحی ندارند و به طور همزمان از اختلالات روانی رنج می برند. امروزه ثابت شد که برخی از شرایط روانی از جمله اختلالات اضطرابی مانند اختلال وسواس فکری (OCD) بر بروز و شدت برخی از اختلالات دستگاه ادراری تحتانی مانند مثانه بیش فعال (OAB) و بی اختیاری ادرار (UI) تأثیر مستقیم دارند.
(3). با این حال، سابقه بیمار در این موارد قابل اعتماد نیست و پزشکان برای دستیابی به مدیریت بهتر این بیماران باید داده های عینی داشته باشند. اختلالات روانی گاهی با علائم مزمن دستگاه ادراری تحتانی (LUTS) همراه است که هیچ آسیب شناسی آشکاری در دستگاه ادراری وجود ندارد. در این مطالعه، «مثانه وسواسی» را به عنوان نوعی اختلال روانی ادرار بررسی کردیم.

طرح مطالعه، مواد و روش ها

این مطالعه مقطعی شامل زنان 80-18 ساله بود که از سال 2012 تا 2018 به کلینیک اورولوژی زنان مبتلا به LUTS مزمن مراجعه کردند. اما فاقد هرگونه آسیب شناسی ادراری آشکار در تحقیقات اولیه بودند. بیماران به دو گروه با سابقه اختلال وسواس اجباری (OCD) و گروه دیگر بدون هیچ گونه سابقه اختلالات روانپزشکی (شاهد) تقسیم شدند. داده‌های مربوط به فنوتیپ‌های بالینی و یافته‌های اورودینامیک به‌ دست آمد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج

گروه OCD دارای میانگین سنی کمتر، طول مدت علائم بیشتر و شیوع بیشتر مشکلات فاز دفع ادرار نسبت به گروه کنترل بود. نوع غالب بی اختیاری ادرار، بی اختیاری ادرار فوری در گروه OCD و بی اختیاری استرسی ادرار در گروه کنترل بود. یافته‌های کلیدی یرودینامیک شامل انسداد خروجی مثانه (45% OCD در مقابل 17% کنترل) و بیش فعالی دترسور نوع 2 (18.8% OCD در مقابل 12.5% کنترل) بود که تنها 6.2% مطالعه یرودینامیک طبیعی در گروه OCD داشتند.
در مقایسه با 20.3 درصد در گروه کنترل. اختلالات ادراری در دو بیمار (12/3 درصد) منجر به بیماری مزمن کلیوی شد.

تفسیر نتایج

یافته ضروری در هنگام ارزیابی دفترچه ادرار و پرسشنامه بیماران این بود که بر اساس تعریف سندرم OAB، فوریت حسی و UUI با تکرر ادرار در گروه کنترل همراه بود. در همان زمان، تکرر ادرار در گروه OCD وجود نداشت. به طوری که بسیاری از آنها به ندرت دفع ادرار و شکایت از فوریت (اورژانس حسی یا بی اختیاری فوری) داشتند. با این وجود، در مطالعه انجام شده در سال 2016، بیماران OCD با تکرر ادرار و پولاکیوری مراجعه کردند. مطالعه حاضر نشان داد که بیماران OCD احتمالاً برای اجتناب از برخورد با اجبارهای خود، دفع ادرار خود را برای مدت طولانی به تعویق می‌اندازند. با این حال، پس از تخلیه ادرار، زنان مبتلا به OCD اغلب به توالت برمی‌گردند و خود را از نظر “خیس” و “آلودگی” یا به دلیل ترس از تخلیه ناقص بررسی می‌کنند. بنابراین تعریف صحیح تکرر ادرار ممکن است در چنین مواردی اعمال نشود.

علیرغم شکایت از اضطراب، بیماران OCD به دلیل ترس از طولانی شدن فرآیند شستشو برای رفع کامل آلودگی و نجاست سعی کردند تا جایی که امکان دارد ادرار خود را به تعویق بیاندازند. چنین تخلیه نادر و اضطراب به طور کلی در میان بیماران OCD رایج بود که به طور بالقوه نشان دهنده آنست علائم ارزشمند در تشخیص فنوتیپ دفع ادرار بیماران OCD بودند. . سایر علائم آزاردهنده بیماران OCD شستشوی طولانی مدت (بیش از 5 دقیقه) بود.

پیام پایانی

اختلال عملکرد ادرار تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به OCD داشت و منجر به اختلالات شدید در پویایی مثانه آنها شد. این اختلالات روان تنی باید به درستی شناسایی و درمان شوند.

لطفا این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید

Email
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالبی که شاید دوست داشته باشید

تماس