با رشد روز افزون فناوری و انتشار گسترده اطلاعات، شبکههای اجتماعی به عنوان یک مجموعه بیپایان از دیدگاهها و ایدهها به تبلیغ و انتقال این دیدگاهها به جوامع جهانی کمک میکنند. در این میان، روانشناسی زرد به عنوان یکی از این ایدهها و رویکردها به ویژه در فضای مجازی به شکل چشماندازی جذاب برای بسیاری از افراد تبدیل شده است.
روانشناسی زرد چیست؟
روانشناسی زرد به عنوان یکی از جریانهای روانشناسی عامهپسند وارد صحنه شد که معتقد است با استفاده از قوانین ساده و قابل فهم، میتوان به راحتی از مسائل زندگی پیچیدهای مانند موفقیت، ثروت، و روابط شخصی برای هر کسی بهرهمند شد. این روانشناسی به مفاهیمی مانند “قانون جذب”، “قانون طلایی ثروت” و “نظریه خودکاوی نهایی” اعتقاد دارد و ادعا میکند که با رعایت این قوانین، هر کسی میتواند به موفقیت و ثروت دست پیدا کند. پذیرش این باورهای نادرست ممکن است سلامت روان افراد را به خطر بیاندازد و اگر دچار مشکلات روانشناختی باشند، احتمال شدت گرفتن مشکلاتشان را افزایش میدهد.
ارزیابی موضوع
با وجود جذابیتی که روانشناسی زرد برای بسیاری از افراد دارد، این رویکرد همچنان در معرض انتقادات و ارزیابیهای کوچک و بزرگ قرار دارد. اغلب انتقادات به این رویکرد از این جهت است که توسعه آن بر پایهٔ ادعاهای علمی نبوده و برخی از مفاهیم آن نیز مبتنی بر باورها و خرافات است. همچنین، برخی از متخصصان روانشناسی معتقدند که تأکید بر سادگی و راهحلهای سریع میتواند به طرز خطرناکی تجاوز به پیچیدگیها و واقعیتهای زندگی کند.
خودتان از پس هر کاری بر می آیید
در میان عامهپسند بیشتر تئوریهای خودیاری مطرح میشود. روان شناسی زرد به شما میقبولاند که میتوانید هر کاری را به انجام برسانید فقط کافی است که بخواهید. این مدل میگوید که علت بیشتر مشکلات کمکاری خودشان است و اگر بخواهند هر چیزی را میتوانند به سادگی حل کنند. فرض کنیم که فردی دچار افسردگی دائم است و برای ۶ سال از این مشکل رنج میبرد، آیا خودش توانایی درمان این اختلال را دارد؟ قطعا نه. در صورتی میتوانیم به این پرسش پاسخ بله بدهیم که هر کسی بتواند خودش را عمل قلب باز کند. همانگونه که برای درمان بیماریهای جسمانی به کمک پزشک نیازمند هستیم؛ برای درمان مشکلات روانشناختی نیز به کمک روانشناسان و متخصصان نیازمندید.
نسخه مشترک برای همه در هر شرایط
یکی از نکات در روان شناسی زرد این است که برای همه افراد بدون توجه به تفاوتهای فردی و شرایط محیطی نسخهای مشترک دارد؛ و بر این باور است که این توصیه ها حتماً اثربخش خواهد بود. اما در علم روانشناسی ما به تفاوتهای فردی و شرایط محیطی که افراد در آن قرار دارند توجه داریم. فرض کنیم در چند خانواده اختلافات زناشویی میان زن و مرد دیده میشود و به فکر طلاق افتادهاند. آیا میتوانیم به همه این افراد راهکارهای یکسان ارائه کنیم، بدون اینکه به تفاوتهای فردی و خانوادگیشان توجه کنیم.؟ متخصصان روانشناسی در چنین مواردی به تفاوتهای فردی، وجود فرزند، عوامل تنشزا، شرایط اقتصادی، روابط زناشویی و دیگر موارد موثر در رابطه زوجین توجه میکنند. و بر همین اساس راهکارهای مناسبی ارائه میکنند که ممکن است برای زوجینی دیگر موثر نباشد.
خوشبینی کاذب و خیالبافی
امید و خوشبینی مفاهیمی سودمندند که در روانشناسی بویژه رویکرد مثبت نگر بعنوان ابزاری برای بهبود مشکلات بکار گرفته میشود اما این امید و خوشبینی استانداردهایی دارد. روانشناسان زرد خوشبینی کاذب نسبت به شرایط موجود را موثر میدانند. برای نمونه میگویند که باور داشته باش که تا 5 سال دیگر میتوانی ثروتمند شوی. تا ده سال دیگر میتوانی به درآمدی برسی که بهترین ماشین و خانه ی که دوست داری بخری؛ بشرطی که این رویا و هدف را باور داشته باشی. اما به راستی تولید ثروت از امکانپذیر است؟ قطعاً نه. پس خوشبینی به همراه واقعبینی معنا پیدا میکند نه با خیالبافیهایی که از حقایق چشمپوشی میکند.
نتیجهگیری
اگرچه روانشناسی زرد ممکن است به عنوان یک راهبرد سریع برای رسیدن به موفقیت و ثروت در نظر گرفته شود. اما ارزیابی دقیقتر نشان میدهد که این رویکرد ممکن است به برخوردهای ناخوشایند و حتی خطرناک منجر شود. برای دستیابی به موفقیت و رضایت در زندگی، بهتر است به تنوع و پیچیدگی واقعیتها و راهکارهای علمی و تأثیرگذار روانشناسی مدرن توجه کنیم.
در نهایت، تصمیم بر عهده هر فرد است که روشهایی را انتخاب کند که با باورها و ارزشهای شخصی او سازگاری دارد. اما بهتر است این انتخاب بر اساس اطلاعات و دانش معتبر و علمی انجام شود.
با این مطالب میتوانید به خوانندگان خود اطلاعات کافی دهید تا آنها بتوانند تصمیم بهتری بگیرند و با دید بیشتری به مسائل مورد بحث نگاه کنند.