کودکانی که در محلههای خشونتآمیز زندگی میکنند، واکنش آمیگدال را افزایش میدهند. که نشاندهنده حساسیت شدید به تهدیدات است، که میتواند بر سلامت روان و عملکرد اجتماعی-عاطفی تأثیر بگذارد. با این حال، تربیت والدین می تواند در برابر این اثرات نامطلوب محافظت کند. و از قرار گرفتن در معرض خشونت جامعه و تأثیر آن بر مغز جلوگیری کند.
این مطالعه شامل اسکن MRI عملکردی 708 کودک و نوجوان بود که نشان داد روابط حمایتی والدین میتواند بعنوان محافظی در برابر تأثیرات منفی عوامل استرسزای محیطی عمل کند. این تحقیق بر نقش حیاتی حمایت والدین در تقویت تابآوری در میان جوانانی که با ناملایمات محلهای مواجه هستند، تأکید میکند.
اطلاعات کلیدی:
- افزایش واکنش آمیگدال: کودکان در محله های خشن واکنش آمیگدال شدیدی به محرک های تهدید کننده نشان میدهند که نشان دهنده افزایش حساسیت به استرس است.
- نقش محافظتی تربیت والدین: شیوه های حمایتی والدین میتواند کودکان را در برابر اثرات مخرب خشونت جامعه بر رشد مغز و سلامت روان محافظت کند.
- راهحلهای ساختاری مورد نیاز: در حالیکه تربیت والدین میتواند برخی از اثرات خشونت محله را کاهش دهد. تلاشهای سیاستی گستردهتری برای رسیدگی به علل ریشهای آسیبپذیری جامعه و مواجهه با خشونت ضروری است.
منبع: APA
بر اساس تحقیقاتی که توسط انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شد. زندگی در محله هایی با سطوح بالای خشونت می تواند با تغییر روشی که بخشی از مغز تهدیدات بالقوه را تشخیص می دهد و به آنها پاسخ می دهد، رشد کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.
با اینحال، طبق این مطالعه که در ژورنال توسعه روانشناسی منتشر شد. تربیت والدین میتواند به محافظت از کودکان در برابر این اثرات مضر کمک کند.
دههها تحقیق نشان داد بزرگ شدن در محلههایی با مشکلات متمرکز میتواند پیامدهای منفی تحصیلی، رفتاری و سلامت روان را در کودکان و نوجوانان پیشبینی کند. لوک دبلیو. هاید، یکی از نویسندگان این مطالعه، دکترای دانشگاه میشیگان، گفت: تحقیقات اخیر نشان میدهد که یکی از راههای این کار، تأثیرگذاری بر مغز در حال رشد است.
“بهرحال، اطلاعات کمتری درباره اینکه چگونه معایب محلهای فرد را تحت تأثیر قرار میدهد تا بر رشد مغز اثر بگذارد، وجود دارد.”
هاید و همکارانش فرض کردند که یک راه ممکن است از طریق آمیگدال باشد. مرکز سیستم پاسخ به استرس مغز که در عملکرد اجتماعی-عاطفی، پردازش تهدید و یادگیری ترس نقش دارد.
آمیگدال به حالات صورت حساس است و تحقیقات قبلی نشان داد کودکانی که مورد آزار یا بی توجهی اعضای خانواده قرار گرفتند. برای مثال، هنگام نگاه کردن به چهره هایی با حالت های منفی، ترسناک یا خنثی، واکنش پذیری بیشتری در آمیگدال نشان می دهند.
برای بررسی اینکه آیا قرار گرفتن در معرض خشونت ممکن است بر واکنش آمیگدال کودکان نیز تأثیر بگذارد. محققان داده های 708 کودک و نوجوان 7 تا 19 ساله را که از 354 خانواده ثبت نام شده در مطالعه نوروژنتیکی دوقلوهای میشیگان انتخاب شده بودند، تجزیه و تحلیل کردند.
اکثر آنها از محله هایی با سطح فقر و محرومیت بالاتر از متوسط، همانطور که توسط اداره سرشماری ایالات متحده اندازه گیری شد، بودند. 54 درصد از شرکت کنندگان پسر، 78.5 درصد سفیدپوست، 13 درصد سیاه پوست و 8 درصد دیگر نژادها و قومیت ها بودند. شرکت کنندگان در ترکیبی از مناطق روستایی، حومه و شهری در و اطراف لنسینگ، میشیگان زندگی می کردند.
نوجوانان مجموعه ای از نظرسنجی ها را تکمیل کردند که در مورد مواجهه آنها با خشونت اجتماعی، رابطه آنها با والدین و شیوه فرزندپروری والدینشان سؤال میشد. شرکتکنندگان همچنین در حالی که به چهرههای عصبانی، ترسناک، شاد یا خنثی نگاه میکردند، مغزشان را با MRI عملکردی اسکن کردند.
به طور کلی، محققان دریافتند که شرکتکنندگانی که در محلههای محرومتر زندگی میکردند، بیشتر در معرض خشونت اجتماعی بودند. و شرکتکنندگانی که بیشتر در معرض خشونت اجتماعی بودند، سطوح بالاتری از واکنش آمیگدال را به چهرههای ترسناک و عصبانی نشان دادند.
نتایج حتی زمانی که درآمد یک خانواده، تحصیلات والدین و سایر اشکال مواجهه با خشونت در خانه کنترل میشود، مانند رفتار خشن والدین و خشونت شریک جنسی، صادق بود.
هاید می گوید: «این منطقی است زیرا برای نوجوانان که در یک محلهی خطرناکتر زندگی میکنند، مسلم است که بیشتر به تهدیدات حساس باشند.»
با اینحال، او و همکارانش همچنین دریافتند که بنظر میرسد تربیت والدین میتوانند پیوند بین خشونت جامعه و واکنش آمیگدال را از دو طریق قطع کنند.
گابریلا ال. سوارز، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی رشد در دانشگاه میشیگان و یکی از نویسندگان این مطالعه گفت: «بهرغم زندگی در محلهای محروم، کودکانی که والدین آنها را تربیت میکنند، به احتمال زیاد در معرض خشونت جامعه قرار نمیگیرند. و برای آنهایی که در معرض خشونت قرار میگیرند، داشتن تربیت والدین تأثیر خشونت بر مغز را کاهش میدهد.»
«این یافتهها واقعاً نشان میدهند که چگونه والدینی که درگیر تربیت هستند، به حمایت از موفقیت فرزندانشان، حتی در محیطهای بالقوه سخت، کمک میکنند. و سرنخهایی را ارائه میدهند که چرا برخی از جوانان حتی در هنگام مواجهه با سختیها انعطافپذیر هستند.»
به گفته محققان، بطور کلی، این مطالعه نیاز به راه حلهای ساختاری را برای محافظت از کودکان در برابر تأثیر منفی قرار گرفتن در معرض خشونت اجتماعی برجسته میکند. همچنین به راههایی اشاره میکند که والدین قوی و مثبت میتوانند تابآوری را در میان کودکان و نوجوانانی که در معرض ناملایمات قرار دارند، ارتقا دهند.
الکس برت، یکی از نویسندگان، دکترای دانشگاه ایالتی میشیگان، گفت: والدین ممکن است حائل مهمی در برابر این نابرابریهای ساختاری گستردهتر باشند. و بنابراین همکاری با والدین ممکن است یکی از راههای کمک به محافظت از کودکان باشد.