پژوهشگران به مزایای اوتیسم در محیطهای کاری کمتر مورد بحث بوده بررسی کردند.
برخلاف «اثر تماشاگر»، که در آن افراد کمتر در موقعیتهای نامطلوب مداخله میکنند، افراد مبتلا به اوتیسم با این هنجار مطابقت ندارند. آنها بیشتر مستعد اقدام در مواجهه با تخلف هستند، که نشاندهنده مزایای بالقوه ای است که سازمانها میتوانند از استخدام افراد نورودیورجنت (واگرای عصبی، به افرادی اطلاق می شود که پیکر بندی عصبی غیر معمول دارند و عملکرد مغزی شان درست نقطه مقابل افراد نوروتیپیک است) بدست آورند.
این مطالعه نقص ذهنی که معمولاً با اوتیسم مرتبط است را به چالش میکشد. و بر نقاط قوت این افراد در زمینههای اجتماعی، بهویژه در محل کار تأکید میکند.
این مطالعه با نگرشی منفی که معمولاً با اوتیسم ارتباط داده میشود مخالفت کرده و بر نقاط قوتی که افراد مبتلا به اوتیسم در زمینه های اجتماعی، به ویژه در محیط کاری تأکید دارد.
اطلاعات کلیدی:
-
افراد مبتلا به اوتیسم کمتر تحت تأثیر “تأثیر شاهدان” قرار میگیرند نسبت به همتایان نوروتیپیک خود.
- این تحقیق تا حدی بر اساس تجربه شخصی انجام شد که هم پدر (لورن) و هم پسر (براکستون مبتلا به اوتیسم) در راس آن بودند.
- علیرغم نقاط قوت منحصر بفردی که ارائه میدهند، نرخ بیکاری برای مبتلایان به اوتیسم به طرز نگران کننده ای بالا است و به 90٪ میرسد.
منبع: دانشگاه یورک
یک نظریه روانشناختی تثبیتشده بیان میکند که اکثر ما در صورت حضور افراد دیگر، کمتر در موقعیتهای بد مداخله میکنیم، و این «تأثیر تماشاگر» در محیط کار نیز صدق میکند.
با اینحال، تحقیقات جدید به رهبری دانشگاه یورک نشان میدهد که افراد مبتلا به اوتیسم در مقایسه با افراد عصبی، کمتر تحت تاثیر این سرایت اجتماعی قرار میگیرند.
یافتهها نشان میدهند که افراد با اختلال اوتیسم در مواجهه با تخلفات جدی یا حتی اشتباهات روزمره، کمتر به سکوت در مقابل آنها میپردازند. این نکات به جوانب مثبت اوتیسم اشاره دارند و نشان میدهند که سازمانها از استخدام افراد نورو دیورجنت (واگرای عصبی) بهرهمند میشوند.
لورن هارتمن، نویسنده اصلی و مدرس در دانشکده کسب و کار شولیچ گفته است: «مطالعه ما نشان میدهد که افراد با اوتیسم به میزانی که در مواجهه با یک وضعیت نادرست، اقدام به مداخله میکنند، بسیار احتمال دارد که این کار را انجام دهند، بدون توجه به تعداد افراد حاضر. و در مواقعی که احتمال مداخله کمتر است، احتمال این دارد که تأثیر دیگران را به عنوان دلیل تشخیص دهند. در حالی که کارمندان نوروتیپیک بیشتر به اعتراف به این موضوع میترسند.»
لورن و پسرش برکستون هارتمن، دانشجوی فارغ التحصیل دانشکده بهداشت در یورک که در این مطالعه مشارکت داشت. نه تنها از تجربه تحصیلی خود، بلکه به دلیل تجربه شخصی نیز به بررسی این موضوع الهام گرفتند. برکستون اوتیسم دارد و از 12 سالگی مدافع عمومی این موضوع بوده است.
براکستون که تحقیقات او همچنین بر روی اوتیسم تمرکز دارد گفته است: «یکی از انگیزهها در اینجا این است که بسیاری از ادبیات فعلی در مورد اوتیسم ناشی از یک دیدگاه نقص محوری است. اساساً میگویند این تفاوتها در اوتیسم به نوعی منحصراً منفی هستند. برکستون، که تحقیقاتش نیز بر اوتیسم متمرکز است، میگوید: «ما میخواهیم آن را مجدداً تنظیم کنیم و بپرسیم: «راههایی که برخی از این تفاوتها واقعاً میتوانند یک مزیت باشند تا صرفاً منفی، چیست؟»
یکی از حوزههای اصلی که مردم به عنوان یک نقص در اوتیسم در نظر میگیرند، حوزه تعامل اجتماعی است. ما میخواستیم بررسی کنیم که آیا این واقعاً یک نقطه قوت است به اندازهای که افراد با اوتیسم کمتر تحت تأثیر دیگران قرار میگیرند زمانی که موارد ناکارآمد یا غیراخلاقی در میان است.
لورن پیشینه ای در روانشناسی بالینی دارد و حوزه اصلی تحقیقات او به رفتارهای غیراخلاقی در سازمان ها می پردازد.
او با خلاصهای از تحقیقات قبلی خود میگوید: «اما مهمتر از همه، در همه این موارد، صدها، شاید هزاران نفر وجود داشتند که ممکن است واقعاً در این نقص عملکرد شرکت نداشتند، اما باید میدانستند که این کار در حال انجام است». بنابراین وجود افرادی در اطراف که حاضرند به نوعی، اطلاعاتی را فاش کنند، برای سازمان ها بسیار مهم است.
این مطالعه این هفته در شماره اکتبر مجله تحقیقات اوتیسم منتشر شد و با همکارانی از دانشگاه تورنتو ایجاد شد. از شرکت کنندگان در تحقیق – افراد شاغل، 33 مبتلا به اوتیسم و 34 نوروتیپیک – خواسته شد تا سناریوهای فرضی شامل همه چیز از ناکارآمدی گرفته تا نابرابری و نگرانی های کیفیت را بررسی کنند.
در حالی که نتایج اولیه هستند و تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، محققان می گویند کار آنها پیامدهای عملی مهمی دارد. بویژه با توجه به نرخ بیکاری و کم کاری برای افراد مبتلا به اوتیسم ممکنست تا 90 درصد باشد و حتی تحصیلات عالی داشته باشند. این آمار تنها به 70 درصد کاهش می یابد.
به نقل از براکستون: “ما این موضوع را از دو زاویه در نظر میگیریم. یکی از آنها این است که به سازمانها کمک کنیم که اخلاقیتر و کارآمدتر باشند. اما همچنین به افرادی مانند خودم – افرادی که در طیف اوتیسم هستند – کمک کنیم تا شغل مناسب پیدا کنند با کمک به تغییر در درک جامعه از اوتیسم”.
خلاصه
مزایای سازمانی از تنوع عصبی: اطلاعات اولیه در مورد اوتیسم و تأثیر تماشاگر
اگرچه اثر تماشاگر یکی از مهمترین یافته ها در ادبیات روانشناختی است. اما محققان در مورد اینکه آیا افراد اوتیستیک مستعد تأثیر تماشاگر هستند یا خیر، تحقیق نکردند. تحقیق حاضر به بررسی این موضوع میپردازد که آیا کارکنان اوتیستیک بیشتر احتمال دارد مسائل یا نگرانیهای موجود در سیستمها و شیوههای سازمان را گزارش کنند که ناکارآمد هستند.
با توجه باین مسائل، کارکنان اوتیسم ممکن است فرصتهایی را برای بهبود عملکرد سازمانی ایجاد کنند که منجر به توسعه فرهنگ سازگارتر، عملکرد بالا میشود.
33 کارمند اوتیسمی و 34 کارمند غیر اوتیسمی در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند تا تعیین شود آیا کارمندان در طیف اوتیسم (1) احتمالاً بیشتر اظهارنظر میکنند که نسبت به نقصهای سازمانی نظر خود را بیان کنند. (2) احتمالاً کمتر اظهار نظر میکنند که تحت تأثیر تعداد دیگر شاهدان نقص قرار دارند. (3) اگر نظر خود را بیان نکنند، احتمالاً بیشتر اعتراف میکنند که تأثیر افراد دیگر بر تصمیم دارد. (4) احتمالاً کمتر توجیههای گسترده برای تصمیم به مداخله یا عدم مداخله ارائه دهند. و (5) آیا هر تفاوتی بین کارمندان اوتیسمی و غیر اوتیسمی در مورد دو فرض اولیه، احتمال مداخله و میزان تأثیر، توسط تفاوتهای فردی در موارد پنهانگری مداخله میشود.
نتایج نشان میدهد که کارکنان اوتیستیک ممکن است نسبت به کارمندان غیر اوتیستیک کمتر مستعد تأثیر تماشاچی باشند. در نتیجه، کارکنان اوتیستیک ممکنست به بهبود عملکرد سازمانی کمک کنند، زیرا احتمال بیشتری دارد که فرآیندها و عملکردهای ناکارآمد را شناسایی و گزارش کنند.
این اطلاعات اولیه که مزایای بالقوه تنوع عصبی در محیط کار را نشان می دهد امیدوارکننده است. با این حال، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.