یک مطالعه جدید به بررسی چگونگی حفظ و تقویت روابط بین زوجین پرداخته است. این مطالعه با تجزیه و تحلیل دادههای 192 زوج متاهل دگرجنسگرا، رفتارهای حفظ رابطه را در پنج حوزه طبقهبندی کرد.
هر چند تأثیرهای مستقیم این رفتارها بر تعهد محدود بود، اما رضایت از رابطه به عنوان یک عامل تعدیلکننده حیاتی شناخته شد.
جالب است که شباهت در روشهای حفظ رابطه میتواند منجر به کاهش تعهد شود، که نشان میدهد استراتژیهای مکمل ممکن است مفیدتر باشند.
اطلاعات کلیدی:
- رفتارهای حفظ رابطه شامل مثبت بودن، آزادی، اطمینان خاطر، استفاده از شبکه های اجتماعی و تقسیم وظایف است.
- رضایت از رابطه نقش مهمی ایفا می کند و به عنوان پلی بین رفتارهای حفظ و تعهد عمل می کند.
- برخلاف انتظارات، شباهت در استراتژی های حفظ رابطه ممکن است به اندازه رویکردهای مکمل سودمند نباشد.
منبع: دانشگاه ایلینوی
زن و شوهرهای متاهل و همچنین همسرانی که رابطه عاطفی طولانی مدت دارند، به طور معمول در انواع رفتارهایی شرکت میکنند که ارتباط را حفظ و تقویت میکنند. این اقدامات منجر به افزایش سطح پایبندی میشوند که در نهایت برای سلامت روانی و فیزیکی زوجها مفید است.
یک مطالعه جدید از دانشگاه ایلینویز در اوربانا-چمپین بررسی میکند که چگونه اینگونه رفتارهای حفظ رابطه با رضایت و تعهد تعامل دارند.
«حفظ رابطه یک معیار کاملاً تثبیت شده برای رفتار زوجین است. یفان هو، دانشجوی دکترا در دپارتمان توسعه انسانی و مطالعات خانواده (HDFS) که عضو دانشکده علوم کشاورزی، و علوم محیطی دانشگاه ایلینویس است، گفت: در مطالعه ما، این مورد را از طریق پنج مقوله اصلی اندازهگیری کردیم که عبارتند از مثبت بودن، آزادی، اطمینان، استفاده از شبکه های اجتماعی و تقسیم وظایف.
«معمولاً حفظ رابطه به صورت فردی مورد مطالعه قرار میگیرد. اما دو همسر برای حفظ رابطه با یکدیگر همکاری میکنند. هر کسی به میزانی کمک میکند و هر کسی هم تلاشهای همسرش را درک میکند. ما میخواستیم به هر دو فرآیند رابطه به صورت فردی و تعاملی (یا در سطح زوجین) نگاه کنیم.»
محققان اطلاعات 192 زوج متاهل دگرجنس گرا را تجزیه و تحلیل کردند. هر شریک به طور جداگانه یک نظرسنجی آنلاین را تکمیل کرد. شرکت کنندگان رفتارهای حفظ رابطه خود را در دو هفته گذشته و همچنین درک خود از رفتارهای شریک زندگی را گزارش کردند. این نظرسنجی ها همچنین شامل سوالاتی بود که میزان رضایت و تعهد از رابطه را اندازه گیری می کرد.
نتایج حاوی یافتههای غیرمنتظره بودند، زیرا تأثیر مستقیم کمی از رفتارهای حفظ رابطه بر تعهد مشخص نبود. با این حال، رضایت از رابطه به عنوان یک عامل تعدیلکننده بین حفظ رابطه و تعهد مشاهده شد. به عبارت دیگر، سطوح بالاتر رضایت، منجر به ارزیابی مثبتتر از رفتار همسر میشود که تعهد را تقویت میکند.
«به طور کلی، ما متوجه شدیم که مردم در مورد رفتارهای برای حفظ شریک خود نسبتاً دقیق هستند. همچنین متوجه شدیم که وقتی شما از رابطهتان راضی هستید، داشتن درک دقیق موثرتر است. اگر کمتر از رابطهتان راضی هستید، داشتن درک دقیق از تلاشهای همسرتان ممکن است مثبت نباشد. و دقت همسرتان در درک رفتار شما ممکن است شما را ناراحتتر کند، زیرا آنها احساس میکنند که شما به اندازه کافی به رابطه کمک نمیکنید.»
او افزود: «زمانی که یک رویداد استرس زا رخ می دهد، زوجی که از یکدیگر رضایت کمتری دارند، ممکن است نسبت به زوجی که رضایت بیشتری از رابطه دارند، واکنش منفی نشان دهند.
یافته غیرمنتظره دیگر این بود که شباهت در رفتارهای حفظ رابطه با سطح تعهد همسران همبستگی منفی داشت. مطالعات نشان دادند که شباهت در ویژگی های شخصیتی، ارزش ها و نگرش ها باعث افزایش رضایت از رابطه می شود. با این حال، برای استراتژی های حفظ رابطه، رویکردهای مکمل ممکن است سودمندتر باشند.
ما دریافتیم که شباهت در رفتارها ممکن است برای ارتقای حفظ روابط تعاملی مفید نباشد. توضیح احتمالی می تواند این باشد که اگر شرکا در رویکرد خود بسیار شبیه به هم باشند، مجموعه کوچکتری از رفتارهای مقابله ای دارند.
او پیشنهاد کرد: «زمانی که همسران با عوامل استرس روبرو هستند، نیاز دارند که هماهنگ عمل کنند، اما استفاده از راهبردهای مختلف ممکن است مفید باشد. به عنوان مثال، یکی از همسران میتواند از مثبتاندیشی و اطمینانها استفاده کند، در حالی که دیگری میتواند از شبکههای ارتباط اجتماعی استفاده کند. آنها باید توجه داشته باشند که تلاش کنند مجموعه مهارتهای گستردهتری برای رفتارهای حفظ رابطه داشته باشند.»
برایان اوگولسکی، استاد HDFS، یکی از نویسندگان مقاله گفت: “مطالعه ما با ادبیات موجود مطابقت دارد که نشان می دهد اجرای حفظ و رضایت رابطه با تعهد مرتبط است.” در عین حال، ما دریافتیم که بیشتر فرآیندهای حفظ رابطه در سطح فردی تنها زمانی با تعهد همراه است که با رضایت تعدیل شود، که بر پیچیدگی پویایی زوج ها تأکید می کند.
خلاصه
نقش حفظ رابطه در سطح فردی و تعاملی بر تعهد زوجین
تعامل فرآیندهای حفظ رابطه میان همسران یک ساز و کار پیچیده را شکل میدهد که میتواند آن را به فرآیندهای حفظ رابطه در سطح فردی و تعاملی تقسیم کرد.
فرآیندهای حفظ رابطه در سطح فردی به عملکرد و درک هر دو همسر از حفظ رابطه مربوط میشود. فرآیندهای حفظ رابطه در سطح تعاملی شامل همبستگی، دقت و پیشبینی میشود.
در این تحقیق، اثرات فردی و همبستگی فرآیندهای حفظ رابطه در سطح فردی و تعاملی بر تعهد، با در نظر گرفتن رضایت از رابطه، مورد بررسی قرار گرفت.
ما ۱۹۳ جفت همسر از منطقه مرکزی آمریکای شمالی با جنسیت مختلط جذب کردیم و از مدل دو نقطهی تعاملی بازیگر-همسر برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده کردیم.
نتایج نشان دادند که یک ارتباط مثبت بین عملکرد حفظ رابطه همسران و تعهد آنها، یک ارتباط منفی بین شباهت در عملکرد حفظ رابطه و تعهد زنان، یک ارتباط مثبت بین دقت همسران و تعهد زنان و یک ارتباط منفی بین پیشبینی همسران و تعهد آنها وجود دارد.
رضایت به شدت با تعهد شرکتکنندگان مرتبط بود و نقش مهمی در تعدیل ارتباط بین عملکرد حفظ رابطه و تعهد هر دو همسر، ارتباط بین عملکرد حفظ رابطه همسران و تعهد زنان و ارتباط بین درک همسران از رفتار همسر و تعهد آنها ایفا کرد.
رضایت همچنین نقش مهمی در تعدیل ارتباط بین دقت زنان و تعهد همسران و همچنین ارتباط بین فرافکنی همسران و تعهد هر دو همسر ایفا میکند.